دبیرستان زنده‌یاد حاج سید حسین نوایی

دولت آباد برخوار خیابان طالقانی خیابان سجاد خیابان شهید محمدمهدی داوری تلفن 03145823540
دبیرستان حاج سید حسین نوایی


دبیرستان زنده‌یاد حاج سید حسین نوایی

دولت آباد برخوار خیابان طالقانی خیابان سجاد خیابان شهید محمدمهدی داوری تلفن 03145823540

زبان گربه‌ ها

پنجشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۳۰ ب.ظ

مردی به پیامبر خدا ،حضرت سلیمان ، مراجعه کرد و گفت: ای پیامبر می‌خواهم ، به من زبان یکی از حیوانات را یاد بدهی.

سلیمان گفت: توان تحمل آن را نداری. اما مرد اصرار کرد.

سلیمان پرسید ، کدام زبان؟

جواب داد زبان گربه‌ها، چرا که در محله ما فراوان یافت می‌شوند.

سلیمان در گوش او دمید و عملاً زبان گربه‌ها را آموخت.

روزی دید دو گربه با هم سخن می‌گفتند. یکی گفت غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم. دومی گفت ، نه ، اما در این خانه خروسی هست که فردا می‌میرد، آنگاه آن را می‌خوریم.

مرد شنید و گفت: به خدا نمی‌گذارم خروسم را بخورید، آنرا خواهم فروخت، و فردا صبح زود آنرا فروخت. گربه آمد و از دیگری پرسید آیا خروس مرد؟ گفت نه. صاحبش فروختش، اما، گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد.

صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت.

گربه گرسنه آمد و پرسید آیا گوسفند مرد؟

گفت: نه! صاحبش آن را فروخت. اما صاحب‌خانه خواهد مرد، و غذایی برای تسلی‌دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن می‌خوریم!

مرد شنید و به شدت برآشفت. نزد پیامبر رفت و گفت گربه‌ها می‌گویند امروز خواهم مرد!

خواهش میکنم کاری بکن!

پیامبر پاسخ داد: خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی، سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی.  پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن!

۹۴/۰۸/۲۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

دبیرستان حاج سید حسین نوایی دولت آباد