دبیرستان زنده‌یاد حاج سید حسین نوایی

دولت آباد برخوار خیابان طالقانی خیابان سجاد خیابان شهید محمدمهدی داوری تلفن 03145823540
دبیرستان حاج سید حسین نوایی


دبیرستان زنده‌یاد حاج سید حسین نوایی

دولت آباد برخوار خیابان طالقانی خیابان سجاد خیابان شهید محمدمهدی داوری تلفن 03145823540

مردی به زیارت می‌رفت. جوانمردی به او رسید و پرسید  کجا می‌روی‌؟

مرد گفت‌: به زیارت می‌روم ، به دیاری.

جوانمرد گفت‌: چه می‌خواهی و چه طلب می‌کنی از زیارت؟

مرد گفت‌: خدا را طلب می‌کنم‌.

جوانمرد گفت‌: خدای دیار خود را چه کرده‌ای که به دیار دیگر در طلبش می‌روی‌؟

پیامبر، ما را گفت‌: علم را به چین اگر باشد ، جستجو کنید اما نگفت برای جستجوی خدا نیز باید به جایی رفت.

جوانمرد می‌رفت و با خود می‌گفت‌: مردم ، خدا را در مسجد می‌جویند ، ما هر جا که هستیم مسجد است‌.

مردم ، مبارکی را در رمضان می‌یابند و ما ماههایمان همه رمضان است.

 مردم ، عیدشان آدینه است و ما هر روزمان عید و آدینه است.

۰ نظر ۱۰ آذر ۹۶ ، ۱۵:۴۵

مردان خدا پرده‌ی پندار دریدند

یعنی همه جا غیر خدا یار ندیدند

 

هر دست که دادند همان دست گرفتند

هر نکته که گفتند همان نکته شنیدند

 

یک طایفه را بهر مکافات سرشتند

یک سلسله را بهر ملاقات گزیدند

 

یک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند

یک زمره به حسرت سر انگشت گزیدند

 

جمعی به در پیر خرابات خرابند

قومی به بر شیخ مناجات مریدند

 

۰ نظر ۱۰ آذر ۹۶ ، ۱۵:۴۴

۰ نظر ۰۹ آذر ۹۶ ، ۲۱:۰۰

۰ نظر ۰۸ آذر ۹۶ ، ۱۹:۳۲
۰ نظر ۰۸ آذر ۹۶ ، ۱۱:۵۶

گفتا تو از کجائی کاشفته می‌نمائی

گفتم منم غریبی از شهر آشنائی

 

گفتا سَر چه داری کز سر خبر نداری

گفتم بر آستانت دارم سر گدائی

 

گفتا کدام مرغی کز این مقام خوانی

گفتم که خوش نوائی از باغ بینوائی

۰ نظر ۰۸ آذر ۹۶ ، ۰۶:۳۷

۰ نظر ۰۷ آذر ۹۶ ، ۱۸:۲۵

زلزله یکی از قوانین طبیعی طبیعت است که با رعایت نکردن اصول پیشگیری تبدیل به مصیب و فاجعه می‌گردد ولی گاهی زلزله‌ها منشا برکات فراوانی می‌شوند.

موسسات تحقیقاتی بسیاری در زمینه زلزله و عواقب و مضرات و شاید فواید آن تحقیق و مطالعات فراوانی انجام داده‌‌اند. اما موسسه تحقیقاتی piranchr نتیجه جالبی از تحقیقات خود را طی ۴۵۰ زلزله در سراسر دنیا منتشر کرد.

این موسسه چند ملیتی فواید زلزله را برای کشورها در ۲۹ مورد بیان داشته که به چند مورد آن اشاره می‌شود.

۰ نظر ۰۷ آذر ۹۶ ، ۱۷:۴۶

۰ نظر ۰۷ آذر ۹۶ ، ۱۳:۵۹

۰ نظر ۰۷ آذر ۹۶ ، ۱۳:۵۸

۰ نظر ۰۷ آذر ۹۶ ، ۱۱:۳۷

ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی

چه کنم که هست این‌ها گل باغ آشنایی

 

همه شب نهاده‌ام سر چو سگان بر آستانت

که رقیب در نیاید به بهانه‌ی گدایی

 

مژه‌ها و چشم شوخش به نظر چنان نماید

که میان سنبلستان چرد آهوی خطانی

 

۰ نظر ۰۷ آذر ۹۶ ، ۰۶:۳۴

زمین لرزه‌ها زمانی رخ می‌دهند که دو بخش یا بلوک زمین روی یکدیگر می‌لغزند.

بلوک‌های زمین به طور معمول با سایش‌هایی اندک در مجاورت هم قرار دارند اما از آنجایی که در جهات مختلف حرکت می‌کنند مقدار زیادی انرژی را در خود ذخیره می‌کنند. بنابراین وقتی یکی از بلوک‌ها تصمیم می‌گیرد که حرکتی قابل توجه را روی بلوک دیگر انجام دهد، انرژی که به آن اشاره کردیم به یکباره آزاد می‌شود و زمین‌لرزه شکل می‌گیرد.

۰ نظر ۰۶ آذر ۹۶ ، ۰۸:۰۰

ای آنکه در نگاهت ، حجمی ز نور داری

کی از مسیر کوچه ، قصد عبور داری؟

 

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابی

ای آنکه در حجابت ، دریای نور داری

 

من غرق در گناهم، کی می‌کنی نگاهم؟

بر عکس چشمهایم ، چشمی صبور داری

 

از پرده‌ها برون شد، سوز نهانی ما

کوک است ساز دل‌ها، کی میل شور داری؟

 

در خواب دیده بودم، یک شب فروغ رویت

کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟

۰ نظر ۰۶ آذر ۹۶ ، ۰۷:۵۷

ایاز، غلام شاه محمود غزنوی در آغاز چوپان بود. وقتی در دربار سلطان محمود به مقام و منصب دولتی رسید، چارق و پوستین دوران فقر و غلامی خود را به دیوار اتاقش آویزان کرده بود و هر روز صبح اول به آن اتاق می‌رفت و به آن‌ها نگاه می‌کرد و از بدبختی و فقر خود یاد می‌‌آورد و سپس به دربار می‌رفت. او قفل سنگینی بر در اتاق می‌بست.

درباریان حسود که به او بدبین بودند خیال کردند که ایاز در این اتاق گنج و پول پنهان کرده و به هیچ کس نشان نمی‌دهد. به شاه خبر دادند که ایاز طلاهای دربار را در اتاقی برای خودش جمع و پنهان می‌کند. سلطان می‌دانست که ایاز مرد وفادار و درستکاری است. اما گفت: وقتی ایاز در اتاقش نباشد بروید و همه طلاها و پول‌ها را برای خود بردارید.

۰ نظر ۰۶ آذر ۹۶ ، ۰۷:۵۵

دبیرستان حاج سید حسین نوایی دولت آباد